بیماری های کلزار
پوسیدگی اسکلروتینیائی (Sclerotinia sclerotiorum)
با توجه به علائمی که در میزبان ایجاد میشود، این بیماری بنامهای مختلف از قبیل بلایت سفید، پوسیدگی سفید، بلایت ساقه، شکستگی ساقه، شانکر ساقه یا شانکر کلزا نامیده شده است.
معمولاً در شرایط طبیعی بیشتر آلودگی ساقه مشاهده میشود، گر چه تمام اندامهای هوائی گیاه ممکن است مورد حمله قرار گیرند علائم روی ساقه به صورت لکههای کشیده آبسوخته ظاهر میشوند که بعداً میسلیوم پنبه مانند قارچ روی آنها را میپوشاند.
وقتی این لکهها دور تا دور ساقه را احاطه کند، قسمتهای بالاتر از لکه پژمرده شده و میمیرند. گاهی آلودگی محدود به ناحیه کوچکی در مغز ساقه میگردد، که در نتیجه بجای اینکه باعث مرگ سریع گردد، باعث قدری کوتولگی و زودرسی گیاه میشود. این بوتهها در مزرعه به دلیل زودرسی براحی قابل شناسایی هستند. ساقه آلوده ممکن است شکاف بردارد، در این صورت تعداد زیادی سختینههای کروی، سفید خاکستری تا سیاه در مغز ساقه ظاهر میگردد.
در مرحله رسیدن گیاه خمیده میگردد و غلافها به سطح خاک نزدیک میشوند. این چنین گیاهان گرچه فاقد آلودگی در ساقه یا اندامهای هوائی هستند اما غلافهای آنها میپوسند و قارچ به صورت متراکم روی آنها رشد میکند و سختینهها در روی آنها در نزدیک سطح خاک به وجود میآیند. ظاهر شدن بیماری در مراحل اولیه رشد گیاه که منجر به مرگ گیاه میگردد نیز گزارش شده است.
کنترل:
- کنترل شیمیایی:
اضافه کردن مخلوط بنومیل و تیرام به خاک علیه S.sclerotiorum باعث تاخیر تجزیه بنومیل گشته و مدت اثر آن را افزایش میدهد. مصرف توام این دو قارچکش باعث کاهش جوانه زنی سختینه، کاهش تولید آپوتسیوم و تاخیر در خارج شدن آپوتسیومها از خاک میگردد.
علاوه بر این افزودن تیرام به بنومیل باعث میگردد که مقدار بنومیل مورد نیاز ۵۰٪ کاهش یابد بدون اینکه از تاثیر آن کم شود.
تاثیر رونیلان نیز در مراحل مختلف رشد کلزا روی S.sclerotiorum نشان داده که مصرف یک یا چند بار رونیلان در فاصله بین سبز مزرعه و گلدهی، بیماری را کنترل نمیکند اما مصرف یکبار در مرحله گلدهی آلودگی ساقه و شاخههای جانبی را کنترل کرده و باعث افزایش محصول میگردد.
- کنترل زراعی:
از آنجا که بیماری از طریق سختینهها منتقل میگردد و بقایای گیاهی تشکیل سختینهها را تحریک میکند، جمع آوری و سوزانیدن تمام قسمتهای آلوده در محل برای از بین بردن سختینهها پیشنهاد میشود. در هنگان کشت بایستی از بذر تمیز و عاری از سختینهها استفاده شود. نظر به هوازاد بودن آلودگی توسط آسکوسپورها به نظر میرسد برقراری تناوب در کنترل بیماری تاثیر زیادی نداشته باشد.
با وجود این شخم زدن بلافاصله پس از برداشت و تناوب زراعی با میزبانهای غیر حساس و در صورت امکان غرقاب کردن خاک جمعی سختینه ها را در خاک به حداقل میرساند و میتواند در کنترل بیماری ناشی از عامل اولیه آلودگی خاکزاد قارچ موثر باشد. تاخیر در کشت ممکن است در بعضی مناطق برای کاستن مدت همزمانی بین حساسیت فنولوژیکی گیاه و حداکثر بودن آسکوسپورها مفید باشد.
- کنترل بیولوژیکی
استفاده از تزکیب Contans که حاوی قارچ Coniuthirium minitans بوده و این قارچ را به خوبی پارازیته میکند.
سفیدک پودری Erysiphe cruciferarum
علائم بیماری به صورت لکههای آردی سفید کثیف، به شکل گرد در هر دو طرف برگهای پائینی گیاه آلوده ظاهر میگردد. تحت شرایط محیطی مساعد (دمای نسبتاً بالا) اندازه لکههای آردی افزایش یافته و به هم متصل شده و تمام ساقه و برگها را میپوشاند. بوتههایی که شدیداً آلوده شدهاند از لحاظ رشد ضعیف مانده و غلافهای کمی تولید میکنند. در غلافهای سبز در مراحل اولیه آلودگی لکههای سفید دیده میشود. این گونه غلافها بعدها کاملاً توسط توده سفید میسیلیوم و کنیدیهای قارچ پوشیده میشوند. اندازه غلافهایی که شدیداً آلوده هستند کوچک مانده و در قاعده دارای تعداد کمی دانه بوده و نوک آنها پیچیده و فاقد دانه است. در شرایط مساعد و با گذشت زمان کلیستوتسیومهای قارچ در هر دو طرف برگها، ساقه و غلافهای آلوده تشکیل میگردند و به صورت اجسام کوچک پراکنده و متمرکز سیاهرنگ ظاهر میشوند.
این بیماری تحت شرایط نسبتاً خشک تقویت میشود. تشکیل کلیستوتسیومها در اثر تناوب، دمای پائین و معتدل، تغذیه ناکافی میزبان، رطوبت نسبی پائین، خشکی خاک و بالا رفتن سن گیاه افزایش مییابد. گزارشاتی نیز موجود است که شدت بیماری در مزارع آبی بیشتر است. بعد از شروع بارندگیها برگهای سالم جدید بوجود میآیند و جایگزین برگهای آلوده قبلی میگردند که در نتیجه منجر به بهبودی گیاه میشود.
کنترل:
در صورتی که بیماری شدید باشد از طریق پخش گوگرد یا پاشش قارچکشهای گوگردی و تابل میتوان مبارزه کرد.
مصرف سه بار کاراتان با فاصله ۱۰ روز نتیجه خوبی ببار میآورد. انتخاب تاریخ کاشت مناسب نیز در کنترل بیماری موثر است.
شانکر ساقه یا ساق سیاه کلزا Leptosphaeria maculans
علایم بیماری روی برگها ابتدا به صورت لکه های سفید خاکستری دیده می شود و بعد از مدتی پکنیدیومهای قارچ به صورت نقاط سیاه در وسط لکه ها دیده می شود. اولین علایم برگی معمولا” در ماه های آبان تا آذر در مزارع کلزا دیده می شود که تشکیل پکنیدیومهای حاوی پکنیدیوسپرها در برگها سبب بوجود آمدن منبع جدید آلودگی در سطح مزرعه (پکنیدیوسپرها) می شود که با ریزش قطرات باران روی برگهای آلوده این اسپرها روی سایر برگهای اطراف پخش شده و سبب تشکیل و توسعه علایم بیماری می شود. علایم بیماری روی طوقه و ساقه در پاییز و زمستان کمتر دیده شده و اغلب از اواخر اسفند ماه بیماری بتدریج از برگها به ساقه گسترش یافته که روی ساقه ها نیز لکه های کشیده و سفید خاکستری با حاشیه تیره تشکیل می شود که معمولا حاوی پکنیدیومها نیز می باشد. در نژادهای بیماریزای قارچ، علایم شانکر روی طوقه و ساقه توسعه داشته و سبب قطع آوندها، بروز خوابیدگی از محل آلودگی و خسارت محصول می شود. در شرایط مساعد علایم روی غلافها نیز توسعه پیدا میکند.
کنترل:
- استفاده از بذور سالم و گواهی شده خصوصا” جهت جلوگیری از انتقال بیماری به مناطق غیر آلوده ضروری است.
- ضدعفونی بذور با سموم قارچکش می تواند تاحدودی جلوی آلودگیهای مراحل اولیه را بگیرد.
- با توجه به کلش زاد بودن بیماری، حذف بقایای آلوده و مدفون کردن آنها زیر خاک استراتژی مهمی در جلوگیری از بروز آلودگی می باشد که بقایای کلزا باید در اولین فرصت بعد از برداشت زیرخاک برگردانده شود تا قبل از تشکیل اندامهای جنسی قارچ روی آنها پوسیده گردد.
- با توجه به وجود نژادهای مهاجم و غیر مهاجم در قارچ و نیز تخصص میزبانی در آن، استفاده از ارقام مقاوم به عنوان روش کاربردی در کنترل بیماری موثر بوده و در کشورهایی که بیماری مهم است، تولید ارقام مقاوم را در برنامه خود دارند.
- تناوب زراعی با گیاهان غیر میزبان و کنترل علفهای هرز میزبان بیماری نیز جهت مدیریت بیماری مناسب می باشد.
- سایپروکونازول + کاربندازیم یک لیتر در هزار.
سوختگی آلترناریایی کلزا Alternari brassicae
لکه سیاه یا سوختگی آلترناریایی از بیماری های کلزا محسوب می شود که در شرایط مرطوب و نسبتا گرم شایع است. اسپورهای قارچ به صورت هوازاد باعث ایجاد آلودگی و تولید علائم در قسمت های مختلف گیاه می شوند. اولین علائم بیماری ممکن است بعد از کاشت کلزا و در مرحله رزت در ماه های آبان و آذر به صورت لکههای سیاه روی برگهای اولیه و پایینی کلزا تشکیل شود. در طول زمستان معمولا شرایط برای توسعه بیماری مساعد نبوده و علائم آن گسترش نمی یابد. در سالهایی که در بهار هوا ملایم و مرطوب باشد از زمان گلدهی کلزا به تدریج آلودگی روی اندامهای مختلف گیاه از جمله برگها، ساقه ها، شاخه ها و غلافها توسط اسپورهای قارچ صورت گرفته و علائم به صورت لکه های سیاه گرد تا کشیده ظاهر می شود. رطوبت و دماي بالاي هوا يا دوره هاي بارندگي متناوب، توسعه بيماري را تقويت مي کند. ميزان آلودگي غلافها با مقدار بارندگي در طي گلدهي رابطهي مستقيم دارد. در ارقام دیررس و یا مزارع دیرکاشت معمولا آلودگی توسعه بیشتری دارد. آلودگی شدید غلافها ممکن است منجر به باز شدن غلافها و ریزش دانه ها و نیز نفوذ قارچ به بذر و آلودگی سطحی آن شود.
پوسیدگی اسکلروتینیائی (Sclerotinia sclerotiorum)
با توجه به علائمی که در میزبان ایجاد میشود، این بیماری بنامهای مختلف از قبیل بلایت سفید، پوسیدگی سفید، بلایت ساقه، شکستگی ساقه، شانکر ساقه یا شانکر کلزا نامیده شده است.
معمولاً در شرایط طبیعی بیشتر آلودگی ساقه مشاهده میشود، گر چه تمام اندامهای هوائی گیاه ممکن است مورد حمله قرار گیرند علائم روی ساقه به صورت لکههای کشیده آبسوخته ظاهر میشوند که بعداً میسلیوم پنبه مانند قارچ روی آنها را میپوشاند.
وقتی این لکهها دور تا دور ساقه را احاطه کند، قسمتهای بالاتر از لکه پژمرده شده و میمیرند. گاهی آلودگی محدود به ناحیه کوچکی در مغز ساقه میگردد، که در نتیجه بجای اینکه باعث مرگ سریع گردد، باعث قدری کوتولگی و زودرسی گیاه میشود. این بوتهها در مزرعه به دلیل زودرسی براحی قابل شناسایی هستند. ساقه آلوده ممکن است شکاف بردارد، در این صورت تعداد زیادی سختینههای کروی، سفید خاکستری تا سیاه در مغز ساقه ظاهر میگردد.
در مرحله رسیدن گیاه خمیده میگردد و غلافها به سطح خاک نزدیک میشوند. این چنین گیاهان گرچه فاقد آلودگی در ساقه یا اندامهای هوائی هستند اما غلافهای آنها میپوسند و قارچ به صورت متراکم روی آنها رشد میکند و سختینهها در روی آنها در نزدیک سطح خاک به وجود میآیند. ظاهر شدن بیماری در مراحل اولیه رشد گیاه که منجر به مرگ گیاه میگردد نیز گزارش شده است.
کنترل:
- کنترل شیمیایی:
اضافه کردن مخلوط بنومیل و تیرام به خاک علیه S.sclerotiorum باعث تاخیر تجزیه بنومیل گشته و مدت اثر آن را افزایش میدهد. مصرف توام این دو قارچکش باعث کاهش جوانه زنی سختینه، کاهش تولید آپوتسیوم و تاخیر در خارج شدن آپوتسیومها از خاک میگردد.
علاوه بر این افزودن تیرام به بنومیل باعث میگردد که مقدار بنومیل مورد نیاز ۵۰٪ کاهش یابد بدون اینکه از تاثیر آن کم شود.
تاثیر رونیلان نیز در مراحل مختلف رشد کلزا روی S.sclerotiorum نشان داده که مصرف یک یا چند بار رونیلان در فاصله بین سبز مزرعه و گلدهی، بیماری را کنترل نمیکند اما مصرف یکبار در مرحله گلدهی آلودگی ساقه و شاخههای جانبی را کنترل کرده و باعث افزایش محصول میگردد.
- کنترل زراعی:
از آنجا که بیماری از طریق سختینهها منتقل میگردد و بقایای گیاهی تشکیل سختینهها را تحریک میکند، جمع آوری و سوزانیدن تمام قسمتهای آلوده در محل برای از بین بردن سختینهها پیشنهاد میشود. در هنگان کشت بایستی از بذر تمیز و عاری از سختینهها استفاده شود. نظر به هوازاد بودن آلودگی توسط آسکوسپورها به نظر میرسد برقراری تناوب در کنترل بیماری تاثیر زیادی نداشته باشد.
با وجود این شخم زدن بلافاصله پس از برداشت و تناوب زراعی با میزبانهای غیر حساس و در صورت امکان غرقاب کردن خاک جمعی سختینه ها را در خاک به حداقل میرساند و میتواند در کنترل بیماری ناشی از عامل اولیه آلودگی خاکزاد قارچ موثر باشد. تاخیر در کشت ممکن است در بعضی مناطق برای کاستن مدت همزمانی بین حساسیت فنولوژیکی گیاه و حداکثر بودن آسکوسپورها مفید باشد.
- کنترل بیولوژیکی
استفاده از تزکیب Contans که حاوی قارچ Coniuthirium minitans بوده و این قارچ را به خوبی پارازیته میکند.
سفیدک پودری Erysiphe cruciferarum
علائم بیماری به صورت لکههای آردی سفید کثیف، به شکل گرد در هر دو طرف برگهای پائینی گیاه آلوده ظاهر میگردد. تحت شرایط محیطی مساعد (دمای نسبتاً بالا) اندازه لکههای آردی افزایش یافته و به هم متصل شده و تمام ساقه و برگها را میپوشاند. بوتههایی که شدیداً آلوده شدهاند از لحاظ رشد ضعیف مانده و غلافهای کمی تولید میکنند. در غلافهای سبز در مراحل اولیه آلودگی لکههای سفید دیده میشود. این گونه غلافها بعدها کاملاً توسط توده سفید میسیلیوم و کنیدیهای قارچ پوشیده میشوند. اندازه غلافهایی که شدیداً آلوده هستند کوچک مانده و در قاعده دارای تعداد کمی دانه بوده و نوک آنها پیچیده و فاقد دانه است. در شرایط مساعد و با گذشت زمان کلیستوتسیومهای قارچ در هر دو طرف برگها، ساقه و غلافهای آلوده تشکیل میگردند و به صورت اجسام کوچک پراکنده و متمرکز سیاهرنگ ظاهر میشوند.
این بیماری تحت شرایط نسبتاً خشک تقویت میشود. تشکیل کلیستوتسیومها در اثر تناوب، دمای پائین و معتدل، تغذیه ناکافی میزبان، رطوبت نسبی پائین، خشکی خاک و بالا رفتن سن گیاه افزایش مییابد. گزارشاتی نیز موجود است که شدت بیماری در مزارع آبی بیشتر است. بعد از شروع بارندگیها برگهای سالم جدید بوجود میآیند و جایگزین برگهای آلوده قبلی میگردند که در نتیجه منجر به بهبودی گیاه میشود.
کنترل:
در صورتی که بیماری شدید باشد از طریق پخش گوگرد یا پاشش قارچکشهای گوگردی و تابل میتوان مبارزه کرد.
مصرف سه بار کاراتان با فاصله ۱۰ روز نتیجه خوبی ببار میآورد. انتخاب تاریخ کاشت مناسب نیز در کنترل بیماری موثر است.
شانکر ساقه یا ساق سیاه کلزا Leptosphaeria maculans
علایم بیماری روی برگها ابتدا به صورت لکه های سفید خاکستری دیده می شود و بعد از مدتی پکنیدیومهای قارچ به صورت نقاط سیاه در وسط لکه ها دیده می شود. اولین علایم برگی معمولا” در ماه های آبان تا آذر در مزارع کلزا دیده می شود که تشکیل پکنیدیومهای حاوی پکنیدیوسپرها در برگها سبب بوجود آمدن منبع جدید آلودگی در سطح مزرعه (پکنیدیوسپرها) می شود که با ریزش قطرات باران روی برگهای آلوده این اسپرها روی سایر برگهای اطراف پخش شده و سبب تشکیل و توسعه علایم بیماری می شود. علایم بیماری روی طوقه و ساقه در پاییز و زمستان کمتر دیده شده و اغلب از اواخر اسفند ماه بیماری بتدریج از برگها به ساقه گسترش یافته که روی ساقه ها نیز لکه های کشیده و سفید خاکستری با حاشیه تیره تشکیل می شود که معمولا حاوی پکنیدیومها نیز می باشد. در نژادهای بیماریزای قارچ، علایم شانکر روی طوقه و ساقه توسعه داشته و سبب قطع آوندها، بروز خوابیدگی از محل آلودگی و خسارت محصول می شود. در شرایط مساعد علایم روی غلافها نیز توسعه پیدا میکند.
کنترل:
- استفاده از بذور سالم و گواهی شده خصوصا” جهت جلوگیری از انتقال بیماری به مناطق غیر آلوده ضروری است.
- ضدعفونی بذور با سموم قارچکش می تواند تاحدودی جلوی آلودگیهای مراحل اولیه را بگیرد.
- با توجه به کلش زاد بودن بیماری، حذف بقایای آلوده و مدفون کردن آنها زیر خاک استراتژی مهمی در جلوگیری از بروز آلودگی می باشد که بقایای کلزا باید در اولین فرصت بعد از برداشت زیرخاک برگردانده شود تا قبل از تشکیل اندامهای جنسی قارچ روی آنها پوسیده گردد.
- با توجه به وجود نژادهای مهاجم و غیر مهاجم در قارچ و نیز تخصص میزبانی در آن، استفاده از ارقام مقاوم به عنوان روش کاربردی در کنترل بیماری موثر بوده و در کشورهایی که بیماری مهم است، تولید ارقام مقاوم را در برنامه خود دارند.
- تناوب زراعی با گیاهان غیر میزبان و کنترل علفهای هرز میزبان بیماری نیز جهت مدیریت بیماری مناسب می باشد.
- سایپروکونازول + کاربندازیم یک لیتر در هزار.
سوختگی آلترناریایی کلزا Alternari brassicae
لکه سیاه یا سوختگی آلترناریایی از بیماری های کلزا محسوب می شود که در شرایط مرطوب و نسبتا گرم شایع است. اسپورهای قارچ به صورت هوازاد باعث ایجاد آلودگی و تولید علائم در قسمت های مختلف گیاه می شوند. اولین علائم بیماری ممکن است بعد از کاشت کلزا و در مرحله رزت در ماه های آبان و آذر به صورت لکههای سیاه روی برگهای اولیه و پایینی کلزا تشکیل شود. در طول زمستان معمولا شرایط برای توسعه بیماری مساعد نبوده و علائم آن گسترش نمی یابد. در سالهایی که در بهار هوا ملایم و مرطوب باشد از زمان گلدهی کلزا به تدریج آلودگی روی اندامهای مختلف گیاه از جمله برگها، ساقه ها، شاخه ها و غلافها توسط اسپورهای قارچ صورت گرفته و علائم به صورت لکه های سیاه گرد تا کشیده ظاهر می شود. رطوبت و دماي بالاي هوا يا دوره هاي بارندگي متناوب، توسعه بيماري را تقويت مي کند. ميزان آلودگي غلافها با مقدار بارندگي در طي گلدهي رابطهي مستقيم دارد. در ارقام دیررس و یا مزارع دیرکاشت معمولا آلودگی توسعه بیشتری دارد. آلودگی شدید غلافها ممکن است منجر به باز شدن غلافها و ریزش دانه ها و نیز نفوذ قارچ به بذر و آلودگی سطحی آن شود.
کنترل:
- باید از بذور سالم و گواهی شده استفاده شود و نیز ضدعفونی بذور با قارچکش می تواند از آلودگیهای اولیه بکاهد.
- حذف بقایای آلوده و مدفون کردن آنها زیر خاک در کاهش بیماری موثر است.
- کشت به موقع و استفاده از ارقام زودرس می تواند توسعه علائم بیماری خصوصا در انتهای فصل را کاهش دهد.
- تناوب زراعی با گیاهان غیر میزبان و کنترل علفهای هرز نیز در کاهش بیماری نقش دارد.
- کاپتان، ۵/۲ کیلوگرم در هکتار تبوکونازول (فولیکور)، یک لیتر در هکتار – کلرتالونیل (داکونیل)، ۲-۵/۱ کیلوگرم درهکتار – ایپرودیون+کاربندازیم (رورال تی اس) یک کیلوگرم در هکتار نسبت به مبارزه اقدام نمود. در صورتی که در بهار شرایط برای توسعه بیماری مساعد باشد، نیاز است که سمپاشی تکرار شود.